نکته: مقالات علمی – پژوهشی در مجله کتابدار ۲.۰ داوری نمی شود و با مسئولیت مترجم منتشر می گردد.
اگر از این ترجمه برای مقالات، پایان نامه ها و دیگر مطالب منتشر شده توسط شما، استفاده می شود لطفا نام مترجم را در رفرنس خود ذکر کنید و به رفرنس اصلی(لاتین) ارجاع مستقیم ندهید. (این کار از نظر اخلاق علمی صحیح نیست.)
نویسنده: ویوان هووارد[۱] (دانشگاه دال هاوس، هالی فاکس، کانادا)
چکیده
مقاله حاضر گزارشی از مطالعه پژوهشی نقش خواندن لذتبخش[۲] در زندگی نوجوانان ۱۲- ۱۵ ساله ساکن شرق کانادا را ارائه میدهد. خواندن لذتبخش مبتنی بر انجام سه کار بزرگ است که عبارتاند از: افزایش کارایی علمی، تعامل اجتماعی و پیشرفت شخصی. درنتیجه، مطالعهٔ حاضر تأیید میکند که نوجوانان همانند بزرگسالان بهطور ناخودآگاه از مطالعه لذتبخش بهره میگیرند؛ بدین معنی که هرکسی در جستجوی اطلاعات زندگی روزمره و اثبات برتری شخصی خویش است که با توجه به مباحث قبل زمینهساز رشد پایدار است. نوجوانان در خواندن لذتبخش خود بینش کاملی نسبت به روابط دوران بلوغ، ارزشهای شخصی، هویت فرهنگی، امنیت و سلامت جسمانی، معیارهای زیبایی و درک جهان هستی به دست میآورند که همگی به خوانندگان نوجوان درگذر از دوران کودکی به بزرگسالی کمک میکند.
کلیدواژهها: نوجوانان، جستجوی اطلاعات روزمره، خواندن لذتبخش، رفتار خواندن
مقدمه
کولینان[۳] (۲۰۰۰) اشاره میکند که ما نمیتوانیم درباره فاکتورهایی که باعث تفاوت در ایجاد عادات خواندن مادامالعمر یا فاکتورهایی که انتخاب یک مواد خواندنی توسط یک خواننده را تحت تأثیر قرار میدهد مطمئن شویم. او اذعان میدارد که فهم این فاکتورها میتواند به مدارس و کتابخانهها کمک کند تا برنامههای مؤثرتری را طراحی کنند. نایتکی (۱۹۸۶۲۲۹:) نیز بیان میکند:
در ادبیات فنی غنی علم اطلاعات به فرایند خواندن کمتر توجه شده است، در ابتدا مأموریت کتابداران آموزش کاربران برای اینکه چطور بخوانند یا چه چیزی را بخوانند نبود بلکه مأموریت آنها فراهم کردن مواد خواندنی و امکان دسترسی مناسب به این مواد بود، دسترسیای که نهتنها بر فهم نیازهای مطالعاتی کاربران بلکه بر این فرض که یکی از کارکردهای اساسی خواندن تسهیل پیشرفت مداوم در توانایی فکری است، مبتنی است.
ویگاند[۴] (۱۹۹۷) با هر دو این افراد موافق بود، او اشاره میکند که مطالعه تفریحی مدت طولانی است که توسط کتابخانهها و جوامع اطلاعاتی در کمک به پژوهش اطلاعاتی و جستجوی اطلاعاتی نادیده گرفتهشده است.
مقاله حاضر شکاف موجود در گزارش منتشرشده از یک مطالعه جدید بر روی دانشآموزان سال سوم دبیرستان که در سنین ۱۲-۱۵ سال و ساکن منطقه شرقی کانادا هستند را نشان میدهد. پژوهشهای قبلی (مرکز تحقیق ادبیات کودکان[۵]، ۱۹۹۶؛ فاسیک[۶] و همکاران، ۲۰۰۵؛ مینارد[۷] و همکاران، ۲۰۰۷؛ مرکز ملی هنر، ۲۰۰۷؛ نئون هوزن[۸]، ۲۰۰۱) همواره نشان میدهند که خواندن برای کسب لذت در سراسر دوران کودکی تا سنین ۱۲-۱۳ سالگی افزایش پیدا میکند و بعدازآن کاهش مطالعه آغاز میشود و معمولاً در تمام سنین بزرگسالی ادامه مییابد. این پژوهش به دنبال ایجاد درک عمیق از نقش خواندن لذتبخش در زندگی نوجوانان سنین بین ۱۲ تا ۱۵ سال است، سنی که در آن بارها شاهد شروع کاهش مطالعه هستیم.
بررسی ادبیات پژوهش
عملکرد آموزشی و خواندن لذتبخش
بهعنوانمثال مقاله خواندن یا نخواندن (مرکز ملی هنر، ۲۰۰۷) ذکر میکند، روانشناسان شناختی و نظریهپردازان آموزشوپرورش بارها تلاش کردهاند، ماهیت رابطه بین خواندن برای لذت و سایر جنبههای عملکرد آموزشی را نشان دهند. نویسندگان گزارش یک مقاله را که در سال ۱۹۹۸ توسط آن کانینگام[۹] از دانشگاه کالیفرنیا برکلی و کیت استانویچ[۱۰] از دانشگاه تورنتو با عنوان آنچه خواندن برای ذهن انجام میدهد، انجامشده است را نقل میکنند:
خواندن پیامدهای شناختی به همراه دارد که فراتر از دریافت معنی از یک متن خاص است. علاوه بر این، این پیامدها متقابل و شمایی از واقعیت هستند. باگذشت زمان- کم و بیش- آنها معانی عمیقی برای توسعه طیف وسیعی از تواناییهای شناختی حمل میکنند (مرکز ملی هنر، ۲۰۰۷: ۶۸).
در طول سالهای اولیه دبستان، چندین محقق، بین دستیابی به معیارهای خواندن و مقدار خواندن تفریحی رابطه همبستگی را کشف کردند. فیلدینگ[۱۱] و همکاران (۲۰۰۷) دریافتند که مطالعه کمتر از ۱۰ دقیقه در روز تأثیر مثبتی بر نمرات آزمون خواندن دارد. دانشآموزان در صدک ۹۰ پنج دقیقه مطالعه طولانی و دانشآموزان صدک ۵۰ دویست دقیقه بیشتر از دانشآموزان صدک ۱۰ صرف مطالعه میکنند. گرنسی و هگرتی[۱۲] (۱۹۸۷) و واتکینز و ادواردز[۱۳] (۱۹۹۲) همبستگی مشابهی پیدا کردند و به این نتیجه رسیدند که خوانندگان تواناتر زمان بیشتری برای خواندن مستقل صرف میکنند و تمام عملکرد علمیشان وابسته به مهارتهای خواندنشان است. کراشن[۱۴] (۲۰۰۴) با فرا تحلیل برنامههای خواندن داوطلبانه داخل مدرسه دریافت که خواندن داوطلبانه آزاد میتواند نمرات دانشآموزان را در استانداردسازی درک مطلب، واژگان، دستور زبان و معیارهای نوشتاری افزایش دهد. این مطالعات بهوضوح نشان میدهد که دانشآموزان در آنچه تمرین میکنند ماهرتر میشوند. خوانندگان مرتباً واژگان، درک مطلب، سلاست زبان و دانش عمومیشان نسبت به غیر خوانندگان بهتر میشود (کراشن، ۲۰۰۴؛ استانویچ و کانینگام، ۱۹۹۳).
گزارش بینالمللی خواندن برای تغییر (OECD، ۲۰۰۲: ۱۹) یافتههایی مشابه را ارائه میکند:
بهبود در عملکرد سواد خواندن فقط بر بهبود مهارتهای شناختی متکی نیست بلکه برافزایش تعامل در خواندن نیز متکی است. همه خوانندگان داوطلب از خانوادههای ممتاز نیستد و آنهایی که در زمینههای متعادل مرتباً مطالعه میکنند و احساس مثبتی درباره آن دارند خوانندگان بهتری نسبت به افرادی با خانههای مزین اما ضعیف در خواندن داوطلبانه، هستند.
این واقعاً نشان میدهد که مدارسی وجود دارند که میتوانند دانشآموزان را به این چرخه مفید (خواندن داوطلبانه)، صرفنظر از زمینه خانوادگیشان وارد کنند. ازآنجاکه مهارتهای شناختی و انگیزه خواندن در این فرایند متقابلاً مددکار هستند، بهجای جایگزین شدن، مدارس نیاز دارند که بهطور همزمان به هر دو بپردازند.
این همبستگی توسط بوسییر[۱۵] و همکاران (۲۰۰۱) نیز بیانشده است. در تحلیلهای آنها از عملکرد جوانان آمریکایی در آزمونهای بینالمللی خواندن ریاضیات و علوم (PISA) ، محققان نشان میدهند که جوانان کانادایی از مطالعه لذت میبرند و مقدار زمانی که صرف آن میکنند تأثیر مثبتی بر دورههای سواد خواندن آنها نسبت به وضعیت اجتماعی و اقتصادی بالا دارد.
آشروود و تونی[۱۶] (۲۰۰۲) دریافتند که افراد خودشان اهمیت خواندن در بهبود مهارتهای خواندن و نوشتنشان را تشخیص میدهند. شرکتکنندگان بزرگسال در گروههای متمرکز خود اذعان دارند که خواندن لذتبخش در تجهیز آنها با دانش عملی و همچنین بهبود مهارتهای خواندن و نوشتن آنها نقشی آموزنده دارد.
دلایل اجتماعی خواندن لذتبخش
کولینان[۱۷] (۲۰۰۰) در مقاله خود با تحقیق بر روی ارتباط خواندن لذتبخش و سواد، مشاهده میکند که خواندن داوطلبانه میتواند مستقیماً به افزایش تعامل اجتماعی منجر شد:
خواندن داوطلبانه شامل انتخاب شخصی، خواندن گسترده انواع منابع و انتخاب مواد خواندنی اختیاری است. الیتراتس[۱۸] میگوید مردمی که توانایی خواندن دارند اما آن را انتخاب نمیکنند فقط بخشی ازآنچه را که اصلاً نمیتوانند بخوانند از دست میدهند. افراد برای داشتن زندگی کامل، برای به دست آوردن یک زندگی، برای درک آنچه در جهان هستی در جریان است و برای بهرهمندی از دانش اندوخته شده بشری مطالعه میکنند. حتی مزایای دموکراسی و ظرفیت تعیین موفقیت خودمان به خواندن بستگی دارد.
فالکنر[۱۹] (۲۰۰۲) و ایر[۲۰] (۲۰۰۳) نشان میدهند که خواندن لذتبخش میتواند نقشی حیاتی در آماده کردن جوانان برای نقشهای بزرگسالی در جامعه اطلاعاتی ایفا کند. در گزارش سال ۲۰۰۷ درزمینهٔ عادات و گرایشهای خواندن در آمریکا با عنوان خواندن یا نخواندن، مرکز ملی هنر (NEA) چندین مزیت حرفهای و اجتماعی مربوط به خواندن برای لذت بردن تعیین میکند. کارفرمایان خواندن و نوشتن را بهعنوان کمبودهای اصلی در استخدامهای اخیر معرفی میکنند: درحالیکه ۶۳ درصد کارفرمایان درک مطلب را خیلی مهم ارزیابی میکنند، دریافتهاند که ۳۸ درصد فارغالتحصیلان دبیرستان در این مهارت ضعف دارند. خوانندگان خوب شغلهایی با حقوق بالا دارند درحالیکه خوانندگان متوسط اعلام میکنند که فرصتهای کمتری برای رشد حرفهای خود دارند.
NEA همچنین نتایجی را گزارش میدهد که خوانندگان خوب نقش مهمی در غنیسازی فرهنگ و جامعه مدنی ایفا میکنند (صفحات، ۸۶-۸۹). خوانندگان متعهد بهطور حتم سه برابر بیشتر از غیر خوانندگان از موزهها بازدید میکنند، به موسیقی و کنسرتها توجه نشان میدهند یا آثار هنری خلق میکنند. آنها همچنین به ورزش علاقهمند هستند، به رویدادهای ورزشی توجه میکنند، یا فعالیتهای دیگری در فضای آزاد انجام میدهند. جوانان ۱۸-۲۴ ساله که در رتبهبندی خواندن تعدادشان از تمام خوانندگان بزرگسال کمتر است؛ میزان مشارکت فرهنگی و اجتماعیشان نیز کمتر است. غیر خوانندگان نسبت به خوانندگان متعهد کمتر احتمال دارد که کارهای داوطلبانه و خیریه انجام دهند. درحالیکه هیچ رابطه قطعی بین خواندن و تعامل اجتماعی نمیتوان یافت، گزارش NEA معتقد است که نهتنها ادیبان بله خوانندگان خوب نیز از فهم و درک نظرات دیگران لذت میبرند، درحالیکه شخصیت خود را نیز ارتقاء میبخشند. شاید به دلیل این تعامل فعال است که به روشهای مختلف در بهبود بخشیدن به پیشرفتهای اجتماعی و مدنی مشارکت میکنند.
دلایل شخصی مطالعه لذتبخش
بهطور دقیق نقش مطالعه آزاد بهعنوان مشوق در روابط اجتماعی خارجی به نقش مطالعه آزاد در رشد و توسعه شخصیت درونی وابسته هست. ایدان کمبرز[۲۱] (۱۹۷۳:۱۲۲) دیدگاه حاصله را بهطور خلاصه بیان میکند که درنهایت، همیشه کودکانی که یکسری چیزها را مطالعه میکنند بهتر از آنهایی هستند که هیچ مطالعهای ندارند… بهطور گسترده، مطالعه زیاد و بیوقفه پایه تفاوت و اشتیاق به رشد و توسعه یک جامعه هست. اگرچه اکثر محققانی که بر روی دلایل شخصی مطالعه آزاد تحقیق کردهاند بیشتر بر خوانندههای بزرگسال متمرکزشده بودند تا کودکان و نوجوانان، این مطالعات نقش قابلملاحظهٔ مطالعه را در توسعه شخصیتی نشان دادند.
در پژوهشی با عنوان “مطالعه کتابها”، تونی و آشروود محققان دانشگاه شفیلد[۲۲] (۲۰۰۱) سی گروه متمرکز را جهت تحقیق در مورد این سؤالات هدایت کردند و به چند دلیل شخصی جهت مطالعه آزاد دست یافتند که شامل گوشهگیری (دوری از فعالیت اجتماعی)، استراحت، دانش عملی، توسعه فردی، دانش فردی و لذت زیباییشناختی است. مطالعات گروه متمرکز توسط تیلور[۲۳] (۱۹۹۹)، تامی[۲۴] (۲۰۰۳) و گلین[۲۵] (۲۰۰۴) هدایت شد و تحقیقاتشان درباره مطالعه کنندگان بزرگسال افسانهها و گروههای مطالعاتی یافتههای تونی و آشروود را تأیید کردند که خوانندههای بزرگسال به دلایل گستردهای از گوشهگیری و آرامش تا کشفیات فردی و قدرت گرفتن مطالعه میکنند و تأیید کردند که مطالعه نقش مهمی در زندگیشان ایفا میکند. مویر[۲۶] (۲۰۰۷) بهمنظور کشف رابطه بین نتایج مطالعه آزاد و آموزشوپرورش در مطالعه آزاد افراد بزرگسال از ترکیبی از تحقیقات و مصاحبهها استفاده کرد. یافتههای او چهار دسته را برای نتایج آموزشی حاصل از مطالعه آزاد نشان داد: افراد و رابطهها، کشورها، فرهنگ و تاریخ، تکامل زندگی و جنبههای فکری متفاوت. تمام این مطالعات، بهصورت مطلق گفتهٔ بیرکرت[۲۷] (۱۹۹۴:۹۱) را تأیید میکنند مبنی بر اینکه [مطالعه افسانه] نقش مهمی در چیزی که ما ممکن است بهطور عالی خودسازی هستی بنامیم بازی میکند.
مطالعه رادوی[۲۸] (۱۹۸۳) بر روی زنان و کتابهای رمان طلایهدار تحقیقات قومی نژادی در افسانههای رایج شد. او یکسری مصاحبه با جزییات را با خوانندههای کتابهای رمان که در مناطق روستایی زندگی میکنند ترتیب داد تا نقش مطالعه در زندگیشان را شناسایی کند. او از تئوری روانشناسی بهمنظور توضیح اینکه چرا خانمها، درنتیجه موقعیت مادی و اجتماعیشان، سرگرمی خواندن کتابهای رمان را برگزیدند استفاده کرد. او فهمید که مطالعه ازنظر کیفی در مقایسه با زنانی که بهطورمعمول فعالیت دارند متفاوت است، چراکه این تنها کاری بود که آنها خودشان بهتنهایی انجام میدادند. علاوه بر حس هیجان، مطالعه کتابهای رمان یک احساس استقلال و یا حداقل مقاومتی در برابر نقش معمول زنان بهعنوان خانم خانهدار و مادر بودنشان ایجاد میکند؛ بنابراین مطالعه کتابهای رمان به زنان در تحقیق رادوی یک گریز روانشناسی را از محدودیت ناشی از مردسالاری در متأهلی را پیشنهاد میکند.
رز[۲۹] (۷۸۵:۱۹۹۹) در تحقیقش بر روی مطالعه کنندگان بزرگسال بیان میکند، خوانندگان نگرانیها و علایق شخصی خود را به متن میآورند که بهعنوان یک فیلتر برای پررنگ نشان دادن وجوه متن که درباره نگرانیهایشان صحبت میکند عمل میکند. خوانندگان نقش تعیینکنندهای را در توسعه معانی متن از طریق خواندن ایفا میکنند. این دیدگاه درمورد مطالعه بهعنوان تبادلی بین خواننده و متن قویاً مدل reading espoused توسط نظریهپرداز پاسخ خواننده، لوویس روزنبلت[۳۰] (۱۹۷۸:۴۳-۴۴) را انعکاس میکند:
مفهوم تبادل با محیط مدلی برای فرایند ایجاد میکند که طی آن خواننده و متن درگیر هستند. هرکدام در یک محیط ادراکی بر یکدیگر مؤثر واقع میشوند. یک فرایند دوراهه، یا بهتر، دایرهای شکل را میتوان فرض کرد که در آن خواننده به تحریکات شفاهی حاصل از متن پاسخ میدهد، اما در همان لحظه باید برای ایجاد و تشکیل مفاد پاسخش، بهطور گزینشی بر منابع حاصل از تجربه و حساسیت بهدستآمده، ترسیم میکند.
الکین[۳۱] و همکاران (۲۰۰۳:۱۴) بر قدرت نقش توسعهای و شخصیتی مطالعه در زندگی کودکان و نوجوانان تأکید میکنند:
مطالعه میتواند اختلافات مربوط به رشد و نمو و روشهای پیچیدهٔ زندگی را جبران کند: داستان میتواند دربردارنده ارزش روانی نمایش بچههایی باشد که تعدادی در آنجا قبل از دیگران بودهاند; آنها نوجوانان را به حرکت به سمت جلو در تجربه و بررسی آنچه بر سر راهشان است و فکر کردن در مورد تجربیاتی قبل از اینکه بهطور مستقیم با آن روبهرو شوند، قادر میسازند. داستان دانش خوانندگان، (توانایی) شکلدهی مواد خام زندگی و بنابراین سازماندهی چیزی که تحمل تجربه آن ناراحتکننده و یا دردناک است را بالا میبرد. بهطور دقیق مطالعه اعتبار فکری، هویت، تخریب، بخشی از اجتماع بودن و اساساً فرصتی برای تنها بودن را پیشنهاد میکند.
اهداف
مقاله حاضر نقش مطالعه آزاد را در زندگی ساکنان شهری ناحیه کانادای شرقی در سنین ۱۵-۱۲ موردبحث و بررسی قرار داد. تحقیق بهطورکلی با سه سؤال پژوهشی کلیدی در ارتباط با عادتهای مطالعه آزاد نوجوانان کنترل شد:
- مطالعه چه نقشی را در سرگرم گردن نوجوانان (سن ۱۵-۱۲) در زندگی بازی میکند؟
- موانع اصلی مطالعه برای این گروه سنی چیست؟
- محرکهای اصلی مطالعه برای این گروه سنی چه چیزهایی است؟
این مقاله یک جنبه مخصوص از تحقیق گسترده را شرح میدهد: اهمیت مطالعه برای سرگرمی در زندگی این افراد جوان.
روشها
جمعآوری دادهها شامل یک سری از بحثهای گروهی کانونی در بازه سنی ۱۲- ۱۵ با مجموع ۶۸ نفر است که در ۹ دبیرستان در یک شهرداری ناحیه کانادایی شرقی نگهداشته شدند. این دبیرستانها بهطور تصادفی از فهرست راهنمای دبیرستانها در بورد دبیرستان منطقه انتخاب شدند. در هر مدرسه منتخب، یک گروه از دانش آموزان ردههای ۷، ۸ و ۹ برای دعوت در مطالعه تحقیقاتی بهطور تصادفی انتخاب شدند. تمام دانش آموزان برای شرکت داوطلب شدند. آنها و خانوادههایشان یک برگه اطلاعاتی دریافت کردند و فرم موافقت قبل از بحث امضا شد. تعداد ۷ تا ۱۲ نفر از دانشآموزان پیشدبستانی داوطلب شدند. تمام گروههای کانونی شامل دختر و پسر میشدند، اگرچه خانمها غالب بودند: ۷۰ درصد شرکتکنندگان دختر و ۳۰ درصد پسر بودند.
گروههای کانونی بهعنوان یک تکنیک کارآمد جمعآوری داده انتخاب شدند و در مقایسه با استراتژیهای دیگر چندین مزیت مجزا را به همراه داشت. بهطور اهم، عکسالعمل بین شرکتکنندگان بازه و پیچیدگی ایدههای بیانشده را افزایش داد و به اجتماع گروه بحث با جزییات و بنابراین ایجاد تفکر پاسخگویی به نظرات یکدیگر اجازه داده شد. علاوه بر این، شرکتکنندهها وارسیها و توازنهای خود را ایجاد کرده و دیدگاههای زیادی را برای ویرایش نگه داشتند. سؤالات باز بهمنظور جوابهای بیشتر مجاز شمرده شد و بنابراین فرصت مدیر برای تحقیق بهمنظور اطلاعات بیشتر و بحث در جهات جدید را ایجاد کرد، درحالیکه فرمت نیمه ساختاری کنترل کافی را به مدیر داد تا اطمینان حاصل کند که تمامی سؤالات تحقیقاتی به هدف رسید. درنهایت ساختار گروه کانونی برای لذت بردن شرکتکنندگان خودشان ایجاد شد.
میرس و همکاران (۲۰۰۷:۳۱۷) گفتند که در هنگام کنترل تحقیق با نوجوانان، گروههای کانونی تمامی مزیتهای لیست شده بالا را ایجاد میکنند، بهاضافه مزیتهای مخصوص به گروه سنی:
بحثهای گروهی میتواند اضطراب شخصی را کاهش دهد و فشار پاسخ و بار شناختی همراه با مصاحبههای شخصی را کاهش میدهد. از طریق بحث موضوعات با شخص همتا، شرکتکنندگان میتوانند بازتابکننده باشند که به اشتراک گذاشتن دانش ضمنی را آسان میکند. بهطور مهمتر، گروههای کانونی به کاهش نفوذ مدیران بزرگسال و قرار دادنشان در یک نقش منحصربهفرد بین بچهها و بزرگسالان باکسانی که آنها در خانه و مدرسه سروکار دارند کمک میکنند.
سؤالات ساختیافته مورداستفاده قرار گرفت تا امکان مقایسه پاسخها بین گروهها ایجاد شود. تمامی بحثهای گروه کانونی با نوار ضبط شد، اما پاسخها محرمانه محفوظ ماند و نام شخصی دانش آموزان، مدارس، یا ناحیهٔ مدارس بر روی رونوشت مشخص نشد. در تمامی گزارشها بحثهای گروه کانونی از اسمهای مستعار استفاده شد اما زبانشان بدون هیچ اصلاح گرامری دوباره تکثیر شد.
رونوشتها برای کدگذاری و آنالیز در QSR NUD*IST قرار گرفتند. بهطورکلی، آنالیز با استفاده از یک شیوه گراند تئوری به روش گلاسر[۳۲] (۱۹۹۲) و استروس[۳۳] (۱۹۶۷) انجام شد که طی آن مرکز دادهها به کانون سؤالات از طریق یکسری بحثهای گروه کانونی جمعآوری شد و مطالب خودش از طریق فرایند آنالیز استقرایی از دادهها بیرون آمد. QSR بهمنظور کمک به فهم شکلدهی دادهها مورداستفاده قرار گرفت، و برای اتصال و کاوش این دستهبندیها برای ایجاد و آزمایش تئوری grounded در دادهها. فاز کیفی با هیچکدام از فرضیات و گمانهزنیهای قبلی در مورد نتایج احتمالی بحثهای گروه کانونی آغاز نشد.
نتایج
طی بحثهای گروه کانونی، در ابتدا از شرکتکنندگان جهت مشخص شدن مقدار مطالعاتشان برای سرگرمی سؤال پرسیده شد. خوانندههای فعال (آنهایی که حداقل هفتهای یکبار مطالعه آزاد دارند و کسانی که فکر میکردند مطالعه آزاد یک بخش فراغتی مرجح است) ۸۵ درصد شرکتکنندگان به حساب میآمدند درحالیکه خوانندگان بیمیل (آنهایی که اغلب کمتر یکبار در هفته مطالعه آزاد داشتند و مطالعه آزاد را یک بخش فراغتی مرجح بهحساب نمیآوردند) تنها ۱۵ درصد شرکتکنندگان را شامل میشدند.
از شرکتکنندگان در مورد دلایلشان که چرا مطالعه را در مقایسه با سایر کارهای فراغتی سرگرمکننده انتخاب کردند سؤال پرسیده شد. بسیاری از نوجوانان قادر بودند که جوابهای واضح و مفصلی برای اینکه چرا مطالعه آزاد را یک نوع فعالیت سودمند یافتند بدهند و پاسخهای آنها دقیقاً یافتههای رادوی (۱۹۸۳)، توینی و آشروود (۲۰۰۱)، گلین (۲۰۰۴) و مویر (۲۰۰۷) را بازتاب میکردند، مخصوصاً در قسمت دلایل شخصی برای مطالعه آزاد نوجوانان. بهعبارتدیگر نوجوانانی که در این تحقیق شرکت کردند به بسیاری از همان دلایل شخصیای که بزرگسالان مطالعه آزاد دارند آنها هم برای تفریح مطالعه میکنند: سرگرم بودن، گذراندن وقت، آسوده بودن، تمرین تخیلاتشان و بنابراین، آنچه در پایین مشخص و بحث خواهد شد. علاوه بر این، نوجوانان در آن تحقیق نیز دلایل آموزشی و اجتماعی واضحی را برای مطالعه آزاد بهتفصیل بیان کردند که قویاً نیازهای رشدی مخصوص و علایق این گروه سنی را بازتاب میکند.
عملکرد تربیتی و مطالعه آزاد
- بهبود سواد کلی یا مهارتهای تفکری. بسیاری از نوجوانان بهراحتی تأیید کردند که مطالعه آزاد بخشی از موفقیت است و تشخیص داده شد که نوجوانانی که مطالعه آزاد دارند احتمالاً در مدرسه با توسعه تواناییهای کلی سوادی شامل درک خواندن، لغت و سلاست زبانی به موفقیتهای بزرگتری دست مییابند. درحالیکه هیچ نوجوانی اشاره نکرد که این مهمترین محرک برای مطالعهشان بوده، تعداد زیادی اشاره داشتند به اینکه آنیک فاکتور ثانویه مهم در تشویقشان برای عادت مطالعه بوده است و این به معنای تأیید کردن یافتههای تونی و آشروود (۲۰۰۱) کسانی که در تحقیق شرکتکنندگان بزرگسال به ارزش مطالعه در بهبود تواناییهای سوادشان پی بردند. دنبال کردن سؤالات از شرکتکنندگان گروه کانونی مشاهداتشان را درباره نقش مطالعه در بهبود عملکرد تربیتیشان نشان میدهد:
جوسی: اگر شما زیاد مطالعه داشته باشید کلمات بیشتری یاد میگیرید و نیز میفهمید چطور آنها را تلفظ کنید.
نیکولا: فقط خود مطالعه میتواند به شما کمک کند. مثلاً مهارت تندخوانی میتواند مفید باشد، داشتن مهارتهای درست خواندن به این معناست که مطالعه درد و زحمت نیست.
تعدادی از نوجوانان نقش مثبت مطالعه آزاد را در کمک به جبران ناتواناییهایشان توضیح میدهند. جولیان، یک دانشآموز پرتلاش است که مشکلات مطالعه را تأیید میکند و اثر مثبت دوست کتابی مدرسه ابتداییاش را در تقویت اعتمادبهنفسش بهعنوان یک خواننده یادآوری میکند:
جولیان: آرزو دارم ما هنوز دوستهای کتابی داشتیم. ما در ابتدایی انجام دادیم. در پایه ۶، من یک Book Buddy در پایه ۱ و ۲ داشتم، او نمیتوانست بخواند بنابراین من میخواستم برای او بخوانم یا میخواستیم تلاش کنیم که باهم بخوانیم. ما این کار را یکبار در هفته انجام میدادیم و من واقعاً دوست داشتم. این کار باعث میشد که من احساس یک خواننده خوب را داشته باشم. افتخار میکردم که میتوانم به این کودک خردسالتر کمک کنم. مدرسه ابتدایی دقیقاً آنطرف خیابان دبیرستانمان است. چرا ما نمیتوانیم بازهم به آنجا برویم و با بچههای کوچکتر با صدای بلند بخوانیم؟
دو نوجوان دیگر، تانجا و کارن، در مورد اینکه مطالعه چطور به جبران ناتواناییهای خاصشان کمک کرد بحث میکنند:
تانجا: انگلیسی اولین زبان من نیست، زبان اشاره اولین زبان من است؛ بنابراین من در خانه مطالعه میکنم چراکه به مهارتهای خواندن من کمک میکند. مدرسه کلاً در مورد کتابها و خواندن و انگلیسی است. وقتی یک کتاب برمیدارم کاری که معمولاً انجام میدهم کشف لغات از متن هست. من اول جمله را میخوانم و بعد تلاش میکنم معنی کلمات را بفهمم. این به نوعی شبیه یک بازی کلمه است، فهمیدن معنای آن. بله کتابها واقعاً برای زندگی من بااهمیت هستند و آنها برای آینده من هم بسیار مهم خواهند بود چراکه من میخواهم یک دامپزشک بشوم بنابراین خواندن برای من مهم خواهد بود. تمام مطالعاتی که من الان دارم انجام میدهم تا خواننده بهتری باشم واقعاً به من در دانشگاه و زمانی که لازم است انگلیسی خوب باشد، کمک خواهد کرد.
کارن: من تا زمانی که در پایه ۳ بودم واقعاً نمیتوانستم خواندن را شروع کنم. واقعاً برای من سخت بود. ده دقیقه طول میکشید تا یک صفحه را بخوانم، من بسیار کند بودم زیرا من خوانش پریشی داشتم؛ اما واقعاً خواندن را دوست داشتم.
- روشن کردن اهداف شغلی. درحالیکه بسیاری از محققان به نقش مطالعه آزاد در پیشرفت تواناییهای سوادی سنتیشان از قبیل فهم خواندن، لغت و روانی کلامی اشاره داشتهاند، هیچ محققی از قبل بهطور صریح در مورد ارتباط بین مطالعه آزاد و روشن ساختن اهداف شغلی یا حرفهای تحقیق نکردهاند. در این تحقیق، تعدادی از نوجوانان اشاره داشتند که تجربهشان بهعنوان خواننده و عمل خلاق خواندن خودش بررسی حرفهای خلاق مثل نویسندگی و کارگردانی را به آنها الهام کرد:
روسلین: من فقط فهمیدم وقتیکه بچه بودم بسیار بیشتر مطالعه میکردم والان هم مطالعه میکنم و نوشتن را دوست دارم، من نوشتن را بسیار دوست دارم. شاید من باید یک نویسنده باشم!
تابیدا: من کتاب Flipped را خواندم و آنیک فصل از دیدگاه دختران داشت و فصل بعدی از دیدگاه پسران بود. بعدازاینکه من آن را خواندم، واقعاً امیدبخش بود و من همیشه میخواهم بفهمم که افراد مختلف چطور فکر میکنند. حالا من احتمالاً در مورد طرز فکر پسران بیشتر میدانم. همچنین این باعث شده که من بخواهم یک نویسنده باشم.
ایزابل: من کتابهایی در مورد ساخت فیلم مطالعه میکنم چراکه من میخواهم وقتی بزرگ شدم فیلم بسازم و کتابها ایدههای بسیار خوبی به من میدهند. من همیشه آن کتابها را نگه میدارم چراکه آنها واقعی هستند و تغییر نخواهند کرد. کتابی که بسیار دوست دارم girl director است و من آن را نزدیک به ۳۰ بار خواندم. من معمولاً کتابها را دوباره نمیخوانم اما این یکی را چند بار خواندم، تقریباً به آن کتاب عادت کردم.
علاوه بر نوجوانانی که نشان دادند که عمل خواندن برای سرگرمی آنها را تشویق به بررسی حرفههای آینده بهعنوان نویسنده یا کارگردان فیلم میکند، چند نوجوان دیگر اشاره داشتند که مطالعه آزاد به توسعه یا تنظیم اهداف شغلی آینده-شان کمک میکند، چراکه با حصول دانش عمومی مهم یا با بسط دادن افقهای شغلی نوجوانان آنها را از امکانهای شغلی جدید آگاه میکند.
ماریبت: برای شاغل شدن، من میخواهم یک دامپزشک باشم و اگر آنجا یک حیوان و یک بیماری باشد، باید مطالعه کنید تا بفهمید چهکاری باید انجام دهید. شما نیاز دارید برای فهم آنیک خواننده خوب باشید؛ بنابراین لازم است در مورد حیوانات بدانید، بنابراین من کتابهای زیادی در مورد حیوانات میخوانم.
کاترین: من وقتی کودک بودم مطالعه میکردم و به کوسهماهیها بسیار علاقهمند شدم بهطوریکه الآن میخواهم یک زیستشناس دریایی بشوم.
ماندی: من میخواهم یک معلم یا یک روانشناس بشوم، بنابراین میدانم باید وقت زیادی صرف مطالعه کنم. مطالعه به من کمک میکند تا افراد و دلیل انجام کارهایی که انجام میدهند را بفهمم.
دلایل اجتماعی برای مطالعه آزاد
- شناخت جهان. بسیاری از نوجوانان بیان کردند که مطالعه آزادشان به آنها برای فهم وقایع تاریخی گذشته یا موضوعات اجتماعی در جریان کمک کرده است:
لورا: من در حال خواندن کتاب The Diary of Anne Frank هستم و آن را دوست دارم چراکه یک حس تاریخی میدهد. من همچنین خواندن کتابهای TheChicken Soup for the Teenage Soul را دوست دارم. آنها ترکیبی از بسیاری چیزها هستند، داستانها و پندهای کوچک و شمایی از عقاید سایر افراد را به شما میدهند.
جسیکا: من در پایه ۷ یک کتاب در مورد کشتار دستهجمعی خواندم. فکر میکنم نامش Greater than Angels بود. موضوع آن در مورد یک دختر و خانواده او بود که همگی از هم جداشده بودند و به کمپ اسرا فرستاده شدند و در پایان جنگ، او تنها شخصی بود که زنده ماند. آن بسیار ناراحتکننده بود.
امیلی: Number the Stars واقعاً مرا به مطالعه بیشتر علاقهمند کرد چراکه کتاب واقعاً خوبی هست. من کاراکترهایش را دوست داشتم و چیزهایی درباره تاریخ یاد گرفتم.
رود: من اخیراً کتاب Night از Elie Wiesel را خواندم و همچنین Parvanaʼs Journey را هم خواندم. Night در مورد جنگ جهانی دوم بود و او، کاراکتر اصلی، در یک کمپ اسرای جنگی بود. کتاب دیگر در مورد یک دختر ۱۴ ساله است، هم سن خودم که در افغانستان در حال بزرگ شدن بود. هردوی کتابها مفاهیم بسیار خوبی داشتند و من را ترغیب کردند تا در مورد زندگی در زمانها و مکانهای دیگر فکر کنم. من بعضی چیزها را در مورد زندگی از هردوی کتابها یاد گرفتم.
- وجدان و همدلی اجتماعی. بسیاری از نوجوانان نظر دادند که مطالعه آزادشان نقش مهمی را در پرورش احساس وجدان اجتماعیشان و توانایی در برقراری ارتباط فرضی با دیگران ایفا کرد:
مت: من قبلاً کتابی بانام The Glass Castle خواندم و موضوع آن در مورد کسانی است که پول زیادی ندارند و در حال مبارزه برای زنده ماندن هستند و این باعث شد به این فکر بیفتم که من کالاهایی دارم دورانداختنی که میتواند واقعاً برای شخص دیگری بااهمیت باشد درنتیجه این باعث شد که من در مورد چیزهایی که برای اهدا کردن میگیرم فکر کنم.
مارک: من برای درسهای زندگی مطالعه نمیکنم، اما برای پیشزمینه علمی مطالعه میکنم. من دوست دارم افسانههای علمی را در مورد انواع جوامع آینده بخوانم. گاهی اوقات به نظر میرسد این جوامع متفاوت از امروزه باشند، مثلاً من کتابی میخوانم که در آن تبهکاران افراد خوب و دلاوری هستند، این باعث میشود که در مورد افراد که آنها را تبهکار یا دلاور مینامیم فکر کنم. چه چیزی باعث میشود یک فرد خوب یا بد باشد؟ من فکر میکنم مطالعه افسانههای علمی باعث میشود شما در مورد ارزشهایتان فکر کنید چراکه شما در مورد اجتماعاتی که ارزشها در آن بسیار متفاوت هستند میخوانید و این میتواند به مفیدی خواندن تاریخ باشد.
آدام: من Canʼt Get There from Here را میخوانم. در مورد افراد بیخانمان است و این باعث شد که در مورد افراد بیخانمان بهگونهای دیگر فکر کنم. من قبلاً هرگز در موردشان فکر نکرده بودم و این کتاب باعث شد من فکر کنم چرا آنها بیخانمان میشوند و چه چیز زندگیشان باید خوب باشد. این کتاب واقعاً نظرات من را تغییر داد.
بسیاری از نوجوانان نسبت به نقش مطالعه آزاد در کمک به فهم دنیای درونی احساساتشان و واکنشهای شخصیشان در برابر جهان خارج بسیار حساس بودند که آنها را بیشتر مهربان و همدل کرد.
روسلین: من فکر میکنم کودکانی که بیشتر مطالعه میکنند بیشتر مهربان میشوند. من نمیدانم، من فقط متوجه شدم که افرادی که مطالعه میکنند احتمالاً مهربان میشوند و کودکانی که مطالعه نمیکنند میتوانند احتمالاً نامهربان باشند. وقتیکه شما در حال خواندن یک کتاب هستید شما اغلب یک کاراکتر را گزارش میدهید.
مایا: مطالعه تقریباً شبیه به یک راهنما است. مطالعه به شما میگوید که افراد میتوانند به چه صورتی باشند بنابراین اگر شما در حال گفتگو با شخصی مثل آن باشید شما میدانید چطور با آنها بهتر رفتار کنید. مطالعه به شما کمک میکند که با افراد دیگر مهربان باشید. اشخاصی که مطالعه میکنند نسبت به کسانی که اصلاً مطالعه نمیکنند میتوانند آن را بهتر انجام دهند.
کاترین یادآور شد که چطور مطالعه آزادش سبب مهربانی بیشتر او نسبت به افراد سالخورده، بهویژه پدربزرگ و مادربزرگ خودش شد.
کاترین: من کتاب Tuesdays With Morrie به نوشته Mitch Albom را خواندم و در مورد یک فرد پیر بود که با یکسری بیماری در حال زوال بود. او یک معلم بود و یکی از دانشآموزانش شروع به گذراندن وقت با او کرد و آنها دوست شدند. آن باعث شد من در مورد پدربزرگ مادربزرگم فک کنم و اینکه چطور بیشتر باید با آنها گفتگو کنم و وقت بیشتری با آنها بگذرانم و بیشتر قدردانشان باشم.
آنگوس احساس کرد که مطالعهاش به او کمک کرده که فشار رفتارش بر سایر افراد را بفهمد و سعی در کنترل تمایلات پرخاشگرانه کند، بهویژه با برادر کوچکترش.
آنگوس: من مطالعاتی در مورد قلدری کردن داشتهام بنابراین الآن وقتی احساس میکنم که میخواهم برادرم را تنبیه کنم به آن فکر کرده و سعی میکنم آن را انجام ندهم.
- قدرت. تعدادی از نوجوانان احساس کردند که مطالعه آزادشان اطلاعات و بینش بیشتری به آنها داده است. این برای داشتن اعتقادات قوی و عمل به اعتقاداتشان در آینده به آنها قدرت داده است. کیشا، یک نوجوان کانادایی آفریقایی، گفت که او بهطور مداوم کتابهایی در مورد بردگی و نژادپرستی میخواند تا به او در فهم تبعیضش و راههای مبارزه با آن کمک کند. مایا زمانی که داشت علاقهاش به کتابهایی در مورد کشتار دستهجمعی را توضیح میداد نظر مشابهی داشت:
مایا: من فکر میکنم مطالعه واقعاً جالب و لذتبخش باشد. من خواندن زندگینامهها و آموختن در مورد زندگی در زمانهای دیگر را دوست دارم، چراکه واقعاً لذتبخش است. این کار به شما یک راهنما برای زندگیتان میدهد؛ بنابراین من مطالعه درباره افراد با فرهنگهای دیگر و چیزهای متفاوت را دوست دارم. من کتابهای کشتارجمعی زیادی میخوانم مانند TheDiary of Anne Frank, Night, Number the Stars فقط به این خاطر که من یهودی هستم و علاقهمند به تاریخ آن هستم. من بسیاری از آن کتابها را خواندهام و میدانم که در آینده دوباره آنها را خواهم خواند. من به این نتیجه رسیدم که به شما در شناخت تاریخ و فکر کردن در مورد اینکه چطور میتوانید جهان را تغییر دهید و چطور میتوانید کمک کنید قدرت میدهد. گاهی اوقات من یک کتاب واقعاً خوب میخوانم و میفهمم من را تغییر میدهد و سپس در چند ماه بعد آن را دوباره خواهم خواند و احساس میکنم به همان روش دوباره، مرا مجدداً تغییر میدهد. من خودم را در جایگاه قبلی قرار میدهم.
- داستانهای راهنما و پندآمیز. تعدادی از نوجوانان بیان داشتند که آنها با مطالعه آزاد در مورد خطرات رفتار با دیگران آگاه شدند.
جوسی: Go Ask Alice کتاب بسیار خوبی بود. این کتاب نشان داد که اگر شما اعتیاد داشته باشید چه اتفاقی میتواند برایتان بیفتد.
دارسی: A Million Little Pieces، نشان میدهد اگر شما مواد مخدر استفاده کنید یا اگر شما مجبور شوید به rehab روید، چه چیزی میتواند اتفاق بیفتد. کتابهایی که من خواندم در مورد چیزهایی که من نمیخواهم انجام بدم آگاهی داد. بیشتر کتابهایی که میخوانم در مورد مواد مخدر است. نمیدانم چرا، اما کتابها به من فهماندند که من یک الکلی نباشم. من نمیخواهم مواد مخدر یا هر چیز دیگری مصرف کنم. کتابها بهنوعی به من هشدار میدهند.
نیک: من یک کتاب خواندم ولی اسمش را فراموش کردم. آن در مورد دختری بود که پدرش الکلی بود. اگر شما آن را بخوانید و والدینتان الکلی باشند، میتواند به شما آموزش دهد که چطور آنها را کنترل کنید.
دلایل شخصی برای مطالعه آزاد
در بحثهای گروه کانونی، نوجوانان پنج دلیل شخصی ابتدایی را برای مطالعه آزاد بیان کردند: سرگرم شدن، رهایی (از زندگی تکراریشان یا از مشکلات ویژهشان)، برای آرامش، بالا بردن ابتکار و برای اطمینان آفرینی شخصی.
این یافتهها مطالعات تیلور (۱۹۹۹)، تووینی و آشروود (۲۰۰۱)، تامی (۲۰۰۳) و گلین (۲۰۰۴) را طی تحقیقاتشان در مورد خوانندههای بزرگسال افسانهها و رادوی (۱۹۸۳) را طی تحقیقش در مورد خوانندههای بزرگسال رمان و خانم تأیید کردند. تمام این مطالعات پیشین نشان دادند که خوانندگان به دلایل گوناگونی از رهایی و آرامش گرفته تا کشف و قدرتمند ساختن خود مطالعه میکنند و مطالعه نقش مهمی در زندگیشان انجام میدهد.
- سرگرم شدن. بسیاری از نوجوانان به ارزش سرگرمکننده بودن مطالعه بهعنوان مهمترین (و بدیهیترین) دلیل برای انتخاب مطالعه نسبت به زیادهروی در سایر فعالیتهای آزاد اشاره داشتند.
آلیشا: من تنها مطالعه را دست دارم به این دلیل که از آن لذت میبرم. گاهی اوقات شما یک کتاب را شروع میکنید و آن واقعاً خوب است و واقعاً به آن علاقهمند میشوید.
ایزابل: من مطالعه میکنم چون جالب است! چرا من تمایل ندارم هر چیز دیگری انجام دهم؟ چون مطالعه را دوست دارم، بنابراین چرا نه؟ مطالعه سرگرمکننده و جالب است.
برای بسیاری از نوجوانان، دلایل مطالعه بهروشنی واضح است آنها نشان میدهند به توضیح بیشتری نیاز ندارند.
تعدادی از نوجوانان میگویند که آنها زمانی که حوصلهشان سر میرود یا زمانی که کاری برای انجام دادن ندارند مطالعه را انتخاب میکنند. روسلین، یک خواننده ۱۲ ساله شهرنشین مشتاق، میگوید که او هرگز بدون کتاب نیست.
روسلین: گاهی اوقات وقتی بهطور باورنکردنی حوصلهام سر میرود، همیشه یک کتاب برمیدارم. من اگر یک کتاب با خودم نداشته باشم احساس خوبی ندارم. حتی زمانی که به کتابخانه میروم یک کتاب با خودم میبرم.
در مقابل، جوشوا مطالعه یک fall back را بررسی میکند، چیزی برای انجام دادن وقتیکه چیز جالبی در تلویزیون نیست و ماریبد صبحهای آخر هفته زمانی که کار دیگری برای انجام دادن ندارد مطالعه میکند.
جوشوا: من وقتی حوصلهام سر میرود مطالعه میکنم، اگر چیزی در تلویزیون نباشد آنگاه من مطالعه میکنم.
ماریبد: در مقطع ابتدایی، خانوادهام از من خواستند تا در روز نیم ساعت مطالعه کنم و من آن کار را کردم، بهطوریکه اگرچه نیازی به انجام بیشتر آن نداشتم، من هنوز آن را انجام میدهم. من تکالیفم را انجام میدهم و سپس برای نیم ساعت مطالعه میکنم؛ و آخر هفتهها، صبحها که حوصله م سر میرود، بنابراین مطالعه خواهم کرد.
- برای رهایی. تعدادی از نوجوانان بیان داشتند که آنها مخصوصاً به مطالعه بهعنوان راهحلی برای رهایی از مشکلاتشان تکیه میکنند.
کاترین: من اگر چیز بدی در حال اتفاق افتادن در زندگیام باشد و بخواهم وارد زندگی شخص دیگری شوم مطالعه میکنم. آن شبیه به یک فرار است.
کال: من گاهی اوقات مطالعه میکنم، زمانی که مادربزرگم دو روز در بیمارستان مریض بود من توانستم سه کتاب بزرگ را تمام کنم و آنها واقعاً خوب بودند. آن به نوعی حواس مرا پرت میکرد چراکه ۳ یا ۴ ساعت از روز را در بیمارستان بودم.
توانایی کال در مطالعهاش جذب شد و به او در مواقع دشوار زندگیاش کمک کرد. کتی، ۱۵ ساله، نشان داد که کتابها همیشه این نقش را برایش ایفا میکند.
کتی: در حقیقت من فکر میکنم اهمیت مطالعه واقعاً درست است. وقتی سنم بالاتر برود، اگر چیزی اتفاق بیفتد و همهچیز ازهمپاشیده شود، کتابها همیشه بدون توجه به اینکه چه اتفاقی میافتد آنجا خواهند بود و دانستن اینکه شما میتوانید هر چیزی را بخوانید یک احساس آرامش واقعی است؛ و گونههای متنوع فراوانی از کتابها وجود دارد: کتابهای انگیزشی، آنهایی که درباره دختران نوجوانی است که در حال رفتن در مسیر زندگی هستند. شما میتوانید با آن ارتباط برقرار کنید و این باعث میشود شما احساس بهتری کنید.
مارگی و نیکولا گفتند که آنها به مطالعه آزاد روی میآورند، نه بهطور خاص برای فرار از لحظات ناراحتی یا دشوار زندگی، بلکه برای رهایی از فشارهای عادی زندگیشان.
مارگی: من به مطالعه علاقه دارم چراکه میتوانید از بعضی چیزها دوریکنید. شما نباید نگران هدفتان که طی چند روز ازدسترفته یا چیزهایی مثل آن باشد. این شبیه به بودن در دنیایی دیگر است.
نیکولا: مطالعه گاهی اوقات به شکل خوبی مرا آرام میکند. اگر واقعاً من در مورد مسائل مربوط به مدرسه استرس داشته باشم، مطالعه راهی برای دوری از آن است، فقط راهی برای دوری.
در مقابل، تعدادی از نوجوانان (بیشتر مانند دختران بزرگسال خوانندهٔ رمان در مطالعه پیشین رادوی) لذت میبرند از فرصت نه برای فرار از مشکلات بلکه فرار از ordinariness زندگیشان از طریق مطالعه، مانند اشلی، یک روستایی ۱۲ ساله که گزارش شد.
اشلی: من مطالعه کتابهایی که در مورد مردم است را دوست دارم، اما نه مردم واقعی بلکه آنهایی که شبیه من هستند. من مطالعه فانتزیهای مربوط به پرنسسها و مسائل آنها را دوست دارم. آنها سرگرمکنندهتر از زندگیهای واقعی هستند. کتابهایی همانند پرنسس دیاری میتواند جالب باشد، بیشتر به این دلیل که این کتاب درباره یک دختر عادی از طبقه اجتماعی مشابه من است که پرنسس میشود، این مسئله برای من اتفاق نخواهد افتاد اما برای خواندن سرگرمکننده است.
- برای استراحت: در خلال بحثهای گروهی متمرکز، نوجوانان زیادی درباره زمانهای موردعلاقه خود برای مطالعه صحبت میکنند. آنها اشاره میکنند که روزهای آنها با مدرسه و تکالیف و فعالیتهای برنامهریزیشده همانند ورزش کاملاً پر است. نوجوانان اغلب قبل از خواب مطالعه میکنند چراکه تنها زمانی است که آنها وقت آزاد دارند و همچنین مطالعه به آنها آرامش میدهد و کمک میکند تا قبل از به خواب رفتن احساس راحتی کنند.
روت: من معمولاً شبها مطالعه میکنم چون ذهن را آرام میکند، بنابراین شما میتوانید راحتتر بخوابید. مطالعه کمک میکند آرام باشم. من شبها دوست دارم کتابهایی که کمتر مهیج هستند را بخوانم زیرا این نوع داستانها واقعاً خستهکننده هستند.
کاترین: من قبل از رفتن به تختخواب مطالعه میکنم. من همیشه قبل از خواب در خواندن افراط میکنم و مطالعه به من آرامش میدهد.
- برای افزایش تخیل. چندین نوجوان خواندن را یک عمل خلاقانه میبینند. بهعنوان روشی برای مشارکت فعالانه آنها در خلق داستان با استفاده از تخیلشان توصیف میکنند. همانطور که نظریهپردازان واکنش خواننده پیشنهاد میکنند، خواننده فعالانه درگیر ساخت معناست. بهطوریکه نکات برگزیده از معنای متن را در متن زندگی خود بسط میدهد.
اندرو: من دوست دارم که در هرزمانی مطالعه کنم چراکه مطالعه دنیای جدیدی به روی من باز میکند. شما بهجای تلویزیون که درست در مقابل شماست از قدرت تخیل خود بهره میگیرید و این ازنظر من بسیار خلاقانهتر و جالبتر است.
چندین نوجوان این حقیقت را بیان میکنند که آنها احساس میکنند زمانی که در حال مطالعه هستند تحت کنترلاند، آنها برای تصور شخصیت یا صحنه دلخواهشان آزاد هستند و مجبور نیستند توسط شخص دیگری ادراک کنند.
جسیکا: زمانی که شما در حال مطالعه هستید، هیچکس نمیتواند عقایدش را در سر شما قرار دهد. شما میتوانید فکر کنید چه چیزی را درباره شخصیتها یا چیزها میخواهید، شما میتوانید آنها را تصور کنید.
ایزابل: این شبیه کتاب من مدیر هستم است (زمانی من آن را خواندم) بنابراین من اگر قصد دارم چیزهایی را تغییر دهم میتوانم آن را در ذهن خودم تغییر دهم.
مارجی: مثلاً گاهی اوقات که من تلاش میکنم واقعاً سریع بخوانم ممکن است لغات را اشتباه بخوانم و فکر کنم نام یک شخصیت چیزی متفاوت است و اگر من بخواهم آن نام بهتر میشود. ممکن است من آنها را فقط با آن نام صدا بزنم، بااینکه در کتابها گفته میشود که آنها بلوند هستند اما من آنها را با موهای قهوهای تصور میکنم. گرچه برای من واقعاً مهم نیست اما من آنها را با موهای قهوهای تصور میکنم.
- اطمینان. برای اکثر نوجوانان، مطالعه لذتبخش میتواند اطمینانبخش باشد و باعث میشود که آنها احساس خوبی درباره خودشان و زندگی شخصیشان داشته باشند. مکالمات ذیل بین دو دختر نوجوان روستایی است که نقش خواندن لذتبخش را در اثبات هویت شخصی دختران نشان میدهد. دختران از طریق مطالعه کتابها و مجلات و صحبت درباره این مطالعه با همسالان، بر احساسات ناپخته و نارسای دوران بلوغ غلبه میکنند.
کارن: این کتابی است که من درست چند روز قبل آن را خواندهام. نام آن زمین است. واقعاً خندهدار بود و فکر میکنم شخصیت اصلی کتاب کمی شبیه به من بود. من واقعاً توانستم با او و مشکلاتش و کارهایی که برای حل آنها انجام داد ارتباط برقرار کنم.
ویکتوریا: من کتابهای خندهدار مانند کتابهای جورجیا نیکلسون را دوست دارم. آنها واقعاً خندهدار هستند اما او نیز کارهایی مشابه کارهای من انجام میدهد. او پسران را دوست دارد و با والدینش مشکل دارد. من برخی از همان مسائل او را دارم و خواندن درباره او و زندگیاش برایم جالب است. این باعث میشود زندگی من سرگرمکنندهتر به نظر برسد. این باعث میشود من فکر کنم خیلی هم بد و نادانتر از دیگران نیستم.
نتیجهگیری
این پژوهش اکتشافی مطالعات انجامشده توسط رز (۱۹۹۹) درزمینهٔ داستانهای بزرگسالان را تأیید میکند. او دریافت که خوانندگان بهطور مکرر از یک رابطه دورانی میان خودشان و متن خبر میدهند: خوانندگان اغلب یک کتاب را برای لذت انتخاب میکنند و سپس در آن اطلاعات مربوط به خودشان، زندگیشان و مشکلاتشان را پیدا میکنند. بهعبارتدیگر خوانندگان در فرایند مطالعاتی خود پیش از هر چیز کتابها را برای لذت بردن انتخاب میکنند اما بعداً بهطور غیرمنتظرهای با موادی روبرو میشوند که به آنها در متن زندگیشان کمک میکند. درنتیجه، این اشتیاق خوانندگان یافتههایی را گزارش میکنند که بدون هیچ جستجویی یافتهاند (رز، ۷۸۵:۱۹۹۹). مطالعه حاضر شدیداً از عقیده نوجوانان همانند بزرگسالان که سهواً مطالعه تفریحی را بهعنوان ابزاری برای جستجوی اطلاعات روزمره زندگی استفاده میکنند، حمایت میکند. در خواندن تفریحیشان نوجوانان آگاهیهای عمدهای برای خودشناسی، خودسازی و خودآگاهی به دست میآورند؛ همه اینها کمک میکنند که آنها از دوره کودکی به بزرگسالی عبور کنند.
این پژوهش همچنین بهشدت از رویکرد پاسخ خواننده نوجوانان و مطالعه حمایت میکند. بر اساس نظریه واکنش خواننده لوئیس روزنبلت نظریهپرداز، خوانندگان به معنای ارجاعی و تداعیکننده کلمات (تصورات، احساسات، نگرشها، تداعی معانی و ایدههای برانگیخته توسط کلمات) توجه میکنند. تولیدات خواننده از معنای متن یک فرایند خود مرتبسازی و خود اصلاحی مؤثر است. متن بهعنوان یک محرک عمل میکند و خواننده را برای تدوین یک فرضیه درباره اینکه معنای متن چیست، اما نه متنی که می-تواند نوع پاسخ برانگیخته را تضمین کند، تشویق میکند. متن خواننده را کنترل نمیکند، بلکه خوانندگان انتخاب میکنند که چه متنی را بخوانند:
مثلاً خواننده خودش راهنمایی از متن را ارائه میکند، او باید نوع پیچیدهتری از متن را به کار گیرد. از این گذشته، او باید پاسخ مناسب را بهوسیله کلمات منحصربهفرد انتخاب کند، فعلوانفعال آنها بر روی یکدیگر را حس کند، به نشانههای لحن، حالات و وزن واکنش نشان دهد. او باید توجه خود را بر چیزی که توسط این معانی در حال پیریزی است متمرکز کند. او باید تلاش کند که آن را بهعنوان یک کل سازمانیافته ببیند، قطعات کاملاً پیوسته متن به متن و ظرفیتهای مجاز آن هست. او از صدا، ریتم، تصویر و ایده، یک تجربه، ترکیبی میسازد که آن را شعر یا نمایش یا داستان مینامد (روزنبلت،۱۸۳: ۱۹۳۸).
در مدل روزنبلت، ازآنجاییکه هیچ متنی نوع پاسخ برانگیخته را تضمین نمیکند، موضع خواننده توسط آنچه در هنگام خواندن حاصل میشود تعیین خواهد شد:
اینکه مطالعه یک کتاب، گاهی تمام زندگی فرد را تغییر میدهد، کاملاً درست است. زمانی که این اتفاق میافتد، کتاب مسلماً بهعنوان یک تجربه حداکثری مطرح میشود که یک توسعه ناخودآگاه طویل را متبلور میسازد. در برخی از موارد، کتاب معمولاً نگاه جدیدی به زندگی یا حس جدیدی نسبت به پتانسیلهای ذاتی انسان باز میکند و نهایتاً برخی از نیازها یا کشمکشهای عمیق او را برطرف میکند. اگرچه آثار خاص تأثیر خیلی عمیق و دگرگونکنندهای ندارند، بااینحال باید پیشبینی و برنامهریزی شوند.
این همگرایی به عوامل نامشهود بزرگی منجر خواهد شد. این احتمال که ادبیات ممکن است بعضی چیزهای الهامبخش را ارائه دهد، بااینحال ما را به تحریک دانشآموزانمان برای سیر آزادانه در میان انواع تجارب ادبی بسیار بزرگ مشتاق میکند؛ بنابراین تا حد زیادی رویکرد واکنش خواننده به ما امکان دور زدن بالا و پایین دوگانگی فرهنگ با توجه به یک تئوری مطالعه که بر نقش مهم و انتقادی خواننده تأکید دارد را میدهد. مطالعه انتقادی مؤثر میتواند در هر متنی اتفاق بیفتد، بنابراین موضع خواننده درباره تجربه مطالعه نسبت به کیفیت ذاتی خود متن مهمتر است.
نکته:
- OECD برنامه بینالمللی ارزیابی دانشآموز (PISA) را بهمنظور ارائه خطمشی مبتنی بر شاخصهای بینالمللی مهارتها و آگاهی دانشآموزان ۱۵ ساله به راه انداخت. PISA یک تلاش جمعی بین کشورهای عضو OECD است که بهطور منظم خروجی جوانان را در سه حوزه ارزیابی میکند: سواد خواندن، سواد ریاضی و سواد علمی- از طریق آزمونهای بینالمللی رایج(بوسییر و همکاران، ۱۰:۲۰۰۱). سواد خواندن بهعنوان توانایی درک، استفاده و تأمل در متون نوشتهشده بهمنظور نیل به اهداف شخصی، افزایش آگاهی و استعداد شخصی و مشارکت اجتماعی تعریف میشود.
تقدیر
این پژوهش بدون مشارکت اکثر دانشآموزان سال آخر دبیرستان نمیتوانست انجام پذیرد. من بسیار سپاس گذارم که آنها موافقت کردند که جزئی از این پژوهش باشند و بهخصوص میخواهم از کسانی تشکر کنم که برای مشارکت و بحثهای متمرکز گروهی داوطلب شدند. همچنین دوست دارم که تشکر و قدردانی ویژه داشته باشم از مدیران هریک از دبیرستانها به خاطر توجه و حمایتی که نسبت به این پژوهش داشتند. این پروژه تحقیقاتی سخاوتمندانه توسط یکی از اساتید دانشگاه تحصیلات تکمیلی دانشگاه دال هاوس[۳۴] و بهوسیله انجمن کتابخانه ممورال گرنت ایالت آتلانتیک[۳۵] حمایت شد.
پانویس
[۱].Vivan Howard. Dalhousie University, Halifax, Canada
[۲]. pleasure reading
[۳]. Cullinan
[۴]. Wiegand
[۵]. Children’s Literature Research Centre
[۶]. Fasick
[۷]. Maynard
[۸]. Niewenhuizen
[۹]. Anne Cunningham
[۱۰]. Keith Stanovich
[۱۱]. Fielding
[۱۲]. Greaney & Hegarty
[۱۳]. Watkins & Edwards
[۱۴]. Krashen
[۱۵]. Bussiere
[۱۶]. Usherwood &Toyne
[۱۷]. Cullinan
[۱۸]. Aliterates
[۱۹]. Faulkner
[۲۰]. Eyre
[۲۱]. Aidan Chambers
[۲۲]. Sheffield
[۲۳]. Taylor
[۲۴]. Twomey
[۲۵]. Glenn
[۲۶]. Moyer
[۲۷]. Birkert
[۲۸]. Radway
[۲۹].Ross
[۳۰]. Louise Rosenblatt
[۳۱]. Elkin
[۳۲]. Glaser
[۳۳]. Strauss
[۳۴]. Dalhousie
[۳۵]. Atlantic Provinces Library Association Memorial Grant
منبع
این نوشته ترجمه مقاله ای با این عنوان است:
مترجم: مهناز کریم زاده
مشخصات استناددهی به این مقاله | |
نویسنده(ها): | مهناز کریم زاده |
عنوان مقاله: | اهمیت خواندن تفریحی در زندگی نوجوانان: خودشناسی، خودسازی و خودآگاهیشان |
عنوان مجله: | کتابدار ۲.۰ – (عنوان لاتین: Kitābdār-i 2.0) |
دوره مجله(Vol): | ۳ |
شماره مجله(Issue): | ۱ |
سال(Year): | ۱۳۹۶ |
شناسه دیجیتال(DOI): | |
لینک کوتاه: | http://lib2mag.ir/7966 |